٭ ******************************************************************
رساله ی مستطاب" آداب الملوک في سير و سلوک "
"رساله ای خواهم نبشت در ابواب مختلفه و فصول متفقه اندر آداب تحصيل وکالت و وزارت و ملکت که برگرفته است از ره توشه ی رفتگان اين طريقت و واصلان بدان حقيقت :
ره چنان رو که رهروان رفتند
..پس ای فرزند بايستي که پنداين پير بر باد هوا نگيری و فرمانبری ..باشد که به مقام رسي و منصب يابي که گفته اند :
بي پير ( 1 ) مرو تو در خرابات
هر چند که سکندر زماني
واگر سر بپيچي و گوش گران کني..فانک في خسرانا" عظيما.
ادب اول - اندر مبايعت مرکب( 2) و مرکب سواری
بدان و آگاه باش ای فرزند.. که چون مرکبي خواهي خريدن ..اول مرتبت که بر صاحب مال دررسي گوئي " حاجي لگن چند؟"و اين عمل در مثل چون جنگاوری باشد که اول ضربت بزند ضربتا" شديدا" عميقا (تا فيها خالدونها )..موثر است در بز خری انشاء الله. لکن چو خواهي که مال خويش بفروشي ابتدا پاکيزه بشوئي در کارواش -که در اين سنه ...(3) بگيرند-و سپس با روغن جلا پاکيزه چرب خواهي نمود - و چرب کردن بياموز ای فرزند که در اين سنه بسيار بکار تو آيد و آن آنگونه باشد که به قاعده ی سه انگشت روغن برداشته و در موضعي که هر بار مي گويم مي مالي ..سخت مجرب است در حل مصائب و سختيها انشاء الله- و لاستيک دور سفيد اندازی که سپيد بختي آرد و گوئي موتور تازه تعمير باشد..و چون معاملت بکردی سوئيچ و کارت ندهي تا چک بستاني تا ايمن باشي از دغل و حيلت.. فاحکم امورک محکما ( و چون اينکار نکني سخره ات کنند و گويند " عبدل "( 4)باشي ).
بدان و آگاه باش ای فرزند ..که پيش از بر شدن به شارع سمباده ای برداشته - وآن کاغذی باشد زبر چون پشم بز - و لبه ی نمره های مرکب خويش پاک کني چونان که افسران همچون لوچان و منگان نمره ی سه را دو ببينند و چهار را سه و چون از چراغ قرمز بگذری نمره ی تو را چيز ديگری بينند و گناه تو بر ديگری نويسند..(پس باشد که فاتحه ای بر اموات من بفرستي)..و چون در بزرگ شارعي( 5) طي طريق کني وز دور برگردان مد نظر خويش رد کني تشويش در تو نيايد که هماندم دنده عقب گرفته و بر مي گردی و هر کس بر تو ناسزايي گفت بدو مي گوئي " خودتي سولاخي " که کلمه ای باشد مسجع و مقفي و خوش لحن..و چون مسافر خواهي ..فرياد کني " کرج ..کرج ..يه نفر" حال آنکه تو پنج نفر خالي بداری و با اين حيلت ( که به قصد قربت است )..يک يک به دام خويش کشي..پس ای فرزند اگر شحنگان و گماشتگان بر تو سد سبيل و قطع طريق کرده که دوبل پارک کرد ه ای يا در ميدان بايستادی ..بر گوش آنها اين ورد خواني " چقدر اب مي خوره؟ "واز طلسمات سبز رنگي که در جيب خويش داری بدانها همي خواهي داد که اين فقره موکد است تاکيدا ..پس بدان چون اين ظرائف رعايت کني اول قدم در طريق جاه و مقام برداشته ای ..تمه .
**
1) نسخه ی بازار چهار سوق بزرگ : " پول " ...و ايضا" " چک پول "
2)در نسخه ی اصلي "پيکان " امده بود که به سياق عبارت تصحيح شد.(م.)
3)افتادگي دارد : ?4000
4)ايشان طايفه ای باشند از جنيان که از گروه جعفر جني انشعاب کرد ه اند.
5) دهخدا : اتوبان ..بزرگراه (در دست احداث؟)
نوشته شد در ساعت 3:11 PM توسط علي