٭ ******************************************************************
"مرد امروز - 29 "
پا رو ميکنه تو سگک ..گوش ميخوابونه ..رکاب مي زنه ..
آقا اينجوری که
اين بانوی مکرمه ی ماجده فرمودن ماها اومديم با دست پس مي زنيم و با پا پيش مي کشيم..يعني يه چيزائي تو مايه لِنگ کردن و فتح پا..يا مثلا بز کِش کردن و با سربندِ پي رو پل بردن..اما رو هوا يه بدل خورديم سه امتيازی..حالا هم که اينا پارو کردن تو سگک کلاته..گوش خوابوندن ..رکاب مي زنن ..ميکروفن رو ميدم همکارم آقای عامل...
اما گذشته از شوخي ما اصلا کي باشيم که بخوايم بد کسي رو بگيم ....اما اول اينکه خب ماايرانيها چون يه مقدار بسته تر بوديم ..حالا اگه کسي از مسائل شخصيش رو برامون بگه ( حتي اگه صبحونه ای باشه که صبح خورده )برامون جالبه ..و دخترها بيشتر اينجوری مي نويسن و جالب و خوندني هم هست اما خب مثلا علي عسگری که داستانهائي رو مي نويسه يا نويد که ابتکارهائي رو به خرج ميده ارزشگذاری ديگه ای رو مي طلبه..
دوم اينکه ..بعضي ها که به صورت يه مقدار تهاجمي و..مي نويسند..مثل
خورشيد خانوم که گفت ايرانيها ( روم به ديفال ..روم سياه..گل وگلاب به روتون ) همه جاکشن..يا معني اين کلمات رو نمي دونن..يا يه مقدار تحت تاثير عوامل ديگه ای اينجور ی مي گن ( يا مثلا " با پينک سوار تاکسي شديم و اون پسر جلوئي رو جوکش کرديم و ..يا عکس مالديني که روی کول توتي سواره -يه چيز تو همين مايه ها - رو زدن بگي " کاش من اون زيريه بودم " ..) به نظر من يه مقدار علاوه بر سعي در روشنفکر نشون دادن..حالت اقتدار و اينا رو هم جلوه دادن هم هست ..غافل از اينکه :
" نه هرکه طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آئين سروری داند..."
ديگه هم کشش نديم ..فقط چون سالگرد بود گفتيم يه نقد باشه بهتر شه ..همين...
اسبتونم...
نوشته شد در ساعت 5:52 PM توسط علي