بچه جنوب شهر

صغحه اصلي | آرشيو | فرستادن نظرات



Friday, October 11, 2002

٭ 
*****************************************************************

روی تو کس نديد و هزارت رقيب هست
در غنچه ای هنوز و صدت عندليب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غريب نيست
چون من در آن ديار هزاران غريب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نيست
هرجا که هست پرتو روی حبيب هست
آنجا که کار صومعه را جلوه مي دهند
ناقوس دير راهب و نام صليب هست
عاشق که شد که يار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نيست و گرنه طبيب هست
فرياد حافظ اين همه آخر به هرزه نيست
هم قصه ای غريب و حديثي عجيب هست







........................................................................................

Home

 Subscribe in a reader


[Powered by Blogger]