بچه جنوب شهر

صغحه اصلي | آرشيو | فرستادن نظرات



Tuesday, October 24, 2006

٭ 
انکار نمی کنم که توی روزهایی که کیا و بیایی داشتم ، چهار پنج تا
دل را شکسته ام ، اما همه ی ما از این جور خبط ها کرده ایم؛ نکرده ایم؟
پس از این بابت آدم بخصوصی نیستم. تازه تو همین دل شکستن هم چندان
تحفه ای نیستم . هیچ وقت در آن واحد دو تا زن نداشتم . ( حتی با دو تا
خانم ، قرار هم نگذاشتم.) هیچ وقت یک شبه دلی را نشکستم ؛ اگرهم شکستم ،
خرد خرد شکستم . هیچ وقت دری را برای همیشه پشت سرم نکوبیده ام.
همیشه یواش یواش محو شده ام ؛ تا همین حالا که همچنان دارم محو می شوم.

تو گرو بگذار، من پس می گیرم (خوبی خدا) / امیرمهدی حقیقت



........................................................................................

Wednesday, October 18, 2006

٭ 
یک مسئله زمانی در حیوان پدید می آید که یک انتظار، خطا از
کار درآمده باشد . آنگاه این وضعیت به انجام حرکات آزمایشی
منجر می شود ، به تلاش برای جایگزین کردن این انتظار برخطا
با یک انتظار جدید.
اگر یک موجود زنده ی عالیتر در تحقق انتظارات خود به دفعات
شکست بخورد ، فرو می ریزد. نمی تواند مسئله ی خود را حل کند،از
بین می رود.

زندگی سراسر حل مسئله است / کارل پوپر



........................................................................................

Tuesday, October 17, 2006

٭ 
زنقص تشنه لبی دان به عقل خویش مناز
دلت فریب گر از جلوه سراب نخورد



........................................................................................

Saturday, October 07, 2006

٭ 
گفت :"نماز کردند؟"
گفت:"آری"
گفت :" آه "
گفت :"نماز همه عمر به تو دهم آن آه را به من ده"



........................................................................................

Home

 Subscribe in a reader


[Powered by Blogger]