٭ انکار نمی کنم که توی روزهایی که کیا و بیایی داشتم ، چهار پنج تا
دل را شکسته ام ، اما همه ی ما از این جور خبط ها کرده ایم؛ نکرده ایم؟
پس از این بابت آدم بخصوصی نیستم. تازه تو همین دل شکستن هم چندان
تحفه ای نیستم . هیچ وقت در آن واحد دو تا زن نداشتم . ( حتی با دو تا
خانم ، قرار هم نگذاشتم.) هیچ وقت یک شبه دلی را نشکستم ؛ اگرهم شکستم ،
خرد خرد شکستم . هیچ وقت دری را برای همیشه پشت سرم نکوبیده ام.
همیشه یواش یواش محو شده ام ؛ تا همین حالا که همچنان دارم محو می شوم.
تو گرو بگذار، من پس می گیرم (خوبی خدا) / امیرمهدی حقیقت
نوشته شد در ساعت 12:36 PM توسط علي
٭ یک مسئله زمانی در حیوان پدید می آید که یک انتظار، خطا از
کار درآمده باشد . آنگاه این وضعیت به انجام حرکات آزمایشی
منجر می شود ، به تلاش برای جایگزین کردن این انتظار برخطا
با یک انتظار جدید.
اگر یک موجود زنده ی عالیتر در تحقق انتظارات خود به دفعات
شکست بخورد ، فرو می ریزد. نمی تواند مسئله ی خود را حل کند،از
بین می رود.
زندگی سراسر حل مسئله است / کارل پوپر
نوشته شد در ساعت 9:13 AM توسط علي
٭ گفت :"نماز کردند؟"
گفت:"آری"
گفت :" آه "
گفت :"نماز همه عمر به تو دهم آن آه را به من ده"
نوشته شد در ساعت 6:33 PM توسط علي