٭ مچورالیست به مردانی گفته میشود که پس از میانسالی ناگهان به این نتیجه
میرسند که عمر را هدر دادهاند، از جوانی خود به خوبی استفاده نکردهاند و
برای جلوگیری از حسرت خوردن در باقی عمر، باید از تهماندههای جوانی و
نیروی جنسی خود نهایت بهره را ببرند. به این ترتیب، به این نتیجه میرسند که
زن و بچه را رها کنند، کار و زندگی و درگیریهای روزمره را کنار بگذارند و
به سبک جوانان لباس بپوشند و از شیوه زندگی آنان پیروی کنند. این افراد دقیقاً
محصولات زندگی در جامعه سرمایهداریاند. سرمایهداری با تمام مولفههای زندگی
انسان همچون سرمایه برخورد میکند، و منطق سرمایه به جریان افتادن است،
سرمایهای که دستنخورده جایی خوابیده باشد محکوم به فناست. برای مرد میانسال
نیروی جنسی حکم سرمایه خوابیده را دارد، و برای همین همیشه بلااستفاده بودن آن
در ذهنش میماند و آزارش میدهد، همین است که به دنبال راههایی برای به جریان
انداختن این سرمایه برمی آید
+
نوشته شد در ساعت 11:22 AM توسط علي
٭ مشارالیه
حالا آقاجانِ ما یک شِکَری خورده، گفته ریشِ مردِ بالغ بمالید
به فلانتان، بچّه کچل نمیشود.
بالغتر از ما نبود؟
نه اینکه طوری شده باشد. ولی از سرصبح که فرمودید با صورتتراش ِ
ما غفلتاً زدهاید مشارالیه را بریدهاید، این کپّه محاسنمان زُقزُق میکند
قربانت. بوی شنبلیله گرفته مشام مان.
+
نوشته شد در ساعت 1:27 PM توسط علي
٭ دنیای زندونی دیواره
زندونی از دیوار بیزاره
حالا همه :
داریوش دوست داریم ، داریوش دوست داریم !
اینم موبایله پیک شرکته اورده گذاشته تو گوش ما.
نوشته شد در ساعت 4:11 PM توسط علي
٭ ایهام
این شاگرد آب میوه - بستنی فروش تو میدون امام حسین
روی یه چارپایه بیرون می شینه در حالیکه به ...خماش
ور میره هی داد میزنه " بدو ؛ طبیعی ، تازه و خوشمزه"
واقعا" منظوری داره؟
نوشته شد در ساعت 3:57 PM توسط علي
٭ آگهی دادیم واسه استخدام شرط سنیش 25 تا 35 ساله ،
آقا زنگ زده می گه من 38 سالمه اما ورزش می کنم.
نوشته شد در ساعت 5:39 PM توسط علي
٭ توحید افعالی
خانومه به راننده گفت: دستگیرهی پنجره رو بدید، شیشه رو بکشم
پایین، خیلی گرمه. راننده گفت: لامصب از الان تابستونش کرد
+
نوشته شد در ساعت 5:13 PM توسط علي
٭ تو مسافرت یه چیزی که حال می ده خرید از دکان غریبه هاست.
وقتی وارد یه دکان غریبه تو شهرستان می شم که مثلن نوشابه
بخرم اصلن انگار وارد موزه ی لوور شدم . کلن فضا می گیرتم.
البته من پنج شنبه ها صبحونه رو تو موزه لوور می زنم برا همین
با فضای اونجا آشنام.
نوشته شد در ساعت 1:24 PM توسط علي
٭ گشاده
سازمان مدیریت صنعتی
جناب آقای دکتر شفیعی استاد مدیریت فروش
موضوع : لطفن زر نزنید
با سلام
شما فقط بلدید زر بزنید با کراوات .من آنم که رستم بود پهلوان
یا حرف مفتهای مشابه . اینکه من آمریکا بودم زر می زدم اومدم
اینجا ...ر می زنم وقس علیهذا. اینکه زمین تو تهران تا دوسال دیگه
می شه متری سی و پنج میلیون نه به من مربوطه نه به اون دخترک
بیچاره تازه ازدواج کرده ی مستاجر. فقط باعث می شه دختر از
کلاس که اومد پیش من آرزوی مرگ می کرد، واقعن کلمه ای که
به من گفت همین بود : می خوام بمیرم. آقای دکتر من پهن هم بارت
نمی کنم . اگه ادعای سوادت می شه پیش چهار نفر مثل من حرف بزن
تا ...خمات پاپیونت شه . تو و امثال تو امید رو از بین می برین.
هیچ کار دیگه ای بلد نیستین .تو که خودت چهار سال مشاور شرکت
نفت بودی و چند سال مشاور کشتیرانی و هزار جای دیگه چه
غلطی کردی؟ اگه من دستم به جایی برسه میدم تو و امثال تو رو
از ...ون دار بزنن. اصلن کل این مشکلات از تو و امثال توئه دیگه.
اینکه گرونی چی میشه و خونه چطور می شه که دکترا نمی خواد.
بابای من تا شیشم شبانه رفته قبل از گرونی خونه ها می گفت بابا
قیمت زمین تو تهران باید مثل توکیو بشه من نمیدونم چرا ارزونه؟
دیگه وقت ندارم فقط لطفن درباره موضوعی که نمیتونید امید بدید
حرف نزنید یا به عبارت ساده تر زر نزنید.
نوشته شد در ساعت 4:32 PM توسط علي
٭ ما بعد از عمری بنده خدایی رو تو عید دیدیم . ایشون فرمودن
توتون 57 در حد وینستون بلکه بالاتره. حالا گیر دادیم به 57 .
خوبه در مورد کراک چیزی نفرمودن.
نوشته شد در ساعت 6:09 PM توسط علي
٭ دیروز محسن چاووشی گوش می دادم و به ابن عربی فکر
می کردم. فکر کنم وحدت وجود که میگن همین باشه.
نوشته شد در ساعت 2:59 PM توسط علي
٭ با پراید 160 تا هم برو هی بوق و چراغ بزن اما مگه میرن
کنار اما با یه 206 خوشرنگ تو اتوبان قم 120 تا هم که بیشتر
نمیذارن بری اما نرسیده به طرف می کشه لاین 2. مصراع :
نه ، همین 206 زیباست نشان آدمیت
نوشته شد در ساعت 5:41 PM توسط علي