٭ در واقع شما خواستهاید به افکار عمومی ثابت کنید که سخنان آقایهاشمی مبنای دینی و فقهی استواری ندارد. معنای این سخن آن است که به افکار عمومی احترام میگذارید و مردم را دارای صلاحیت در فهم و تشخیص این امور دانستهاید و معتقد نیستید غیر روحانیان عوام هستند و قدرت تشخیص ندارند.
، عالمان بزرگ شیعی معاصر مانند شیخ انصاری، آخوند خراسانی، آیتالله سید محسن حکیم، آیتالله سید احمد خوانساری، و آیتالله سید ابوالقاسم خویی اساسا در امر حکومت به نیابت فقیهان از معصوم و در نتیجه ارتباط بند مشروعیت به آسمان معتقد نبودهاند
امام خمینی نیز بسیاری با استناد به آخرین نظر ایشان در این باب در پاسخ به نامه مرحوم آقای مشکینی مبنی بر اینکه «هر فقیهی را که خبرگان و نمایندگان ملت او را تعیین کند قهرا ولی فقیه است» معتقدند امام خمینی رضایت مردم را دخیل در مشروعیت میدانسته است
نظر مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان...اما به هر حال امر حکومت اسلامی بعد از پیغمبر(ص) و بعد از غیبت امام همچون دوران کنونی ما بدون هیچ گونه شبه و اشکالی به مسلمانان واگذار شده است.
حضرتعالی مصادره اموال در جنگها (که ظاهرا منظورتان انفال و غنایم جنگی است) و خراب کردن مسجد منافقین از سوی پیغمبر را به عنوان دلیلی بر مبنای مشروعیت آسمانی حکومت دینی دانستهاید....
چگونه از فرامین حکومتی پیغمبر اکرم(ص) که در هر حکومتی نظیر آنها مشاهده میشود، آسمانی بودن مشروعیت حکومت آن حضرت را نتیجه گرفتهاید؟ به نظر شما گرفتن غنیمت جنگی یا تخریب کانون جاسوسی و ستون پنجم دشمن بر مشروعیت الهی یک حکومت دلالت دارد
در واقع شما میخواهید بفرمایید انذار آقایهاشمی رفسنجانی با هشدارهایی که نسبت به ادامه رویه و روندهای جاری داد، خود بذر تردید و تفرقه پاشید. و یا کمی بدبینانهتر آنگونه که یالثارات و کیهان میگویند خود آقایهاشمی رفسنجانی در پس از فتنهها حضور دارد. شواهد و قرائن در اظهارات شما نشان میدهد حضرتعالی نیز با این تحلیل همدلید آنجا که فرمودهاید: «باید با آنهایی که بذر تردید را در جامعه افشانده و کسانی که این بذر را آبیاری کردند که این بذر سر از زمین در آورده و به خیابانها ریخته و به جان و مال مردم تجاوز کرده و دو هفته امنیت کشور را زیر سوال برده برخورد قانونی شود»
جناب آقای یزدی تاریخ بشری سراسر، صحنه ظهور پیامبران و اولیا و مصلحانی است که جوامع خود را از فرجام راه نادرستی که در پیش گرفتهاند، بیم و انذار دادهاند. چرا فکر میکنید اگر کسی قدرت، چشم عقلش را کور نکرده و فرجام نامبارک روشی را که شما و همفکرانتان برای اداره جامعه در پیش گرفتهاید به دیده بصیرت میبیند و انذار میدهد، باید توطئهگر باشد؟ این قضاوت شما البته شگرد دائمی برخی روزنامهها است که دلسوزان فهیم و علاقهمندان به این ملک و ملت را صرفا به این دلیل که عاقبت رسم خودکامگی و لجاجت در برابر خواست ملت را پیشبینی میکنند، به عامل بیگانه و مأمور سرویسهای جاسوسی مینامد. جناب یزدی شما عالم دین هستید شایسته نیست شان خود را در حد صاحبان این تحلیلهای بازاری تنزل دهید.
حتما به یاد دارید که امام خمینی از آغاز خواستار سرنگونی رژیم شاه نبود و در اوائل کار به شاه درباره آینده راه و رویکردی که در اداره کشور برگزیده است هشدار میداد. واکنش شاه را نیز حتما به خاطر دارید که امام را به خاطر همین هشدارها و انذارها ارتجاع سیاه و وابسته به بیگانه و انگلیسی میخواند.
زمانی نیز اعمال و روشهای شاه موجب تشدید نارضایتی ملت و فتنه و اغتشاش میشد، بلندگوهای رژیم شاه، آن را به عوامل بیگانه که از آن طرف مرز آمدهاند نسبت میداد، تا آنجا که در اواخر کار نوکران خود را فرمان داد تا مقاله بنویسند و در ایرانی بودن نسب امام هم تردید کنند. این منطق البته مخصوص شاه نیست.
[
+]
یاد "عصر ما" و تحلیلهای کوبنده اش افتادم
نوشته شد در ساعت 11:14 PM توسط علي