بچه جنوب شهر

صغحه اصلي | آرشيو | فرستادن نظرات



Thursday, November 12, 2009

٭ 
زدیم و خوردیم. دعوا بود. مثل بچه پر رویی که توی جوب اندختن و زدنش پا می شیم و فحش
می دیم. بعد می ریم خونه تا دعوای بعدی. این وسط هر کی یه کاری می کنه. چه گوارا
سیگاری می گیراند و من این رو گوش می دم تا دوباره روحم صیقل بخوره:




........................................................................................

Home

 Subscribe in a reader


[Powered by Blogger]