٭ ...
1- انقلاب ما برای آزادی بود اما ایشان طی بیست سال گذشته
با بسیج دستگاه تبلیغاتی اینطور القاء کرده اند که مردم فقط اسلام را
می خواستند و ولایت فقیه. ایشان آرمان و خون شهیدان را منحرف
کردند.
قبل از انقلاب مناسک اسلامی هم توسط مردم و هم توسط شاه رعایت
می شد. بارها شاه به مکه، مشهد و یا دیدار علما می رفت و بارها به سخنرانان
تاکید می شد اگر فقط مسائل اسلامی بگویند ایرادی ندارد، فقط به مسائل
سیاسی کاری نداشته باشند.
حالا باز با کارهای ایشان ما در وضعیتی هستم که باید کشته بدهیم تا حرف
سیاسی بزنیم.
2-تهی کردن محتوای نهادهایی مثل سپاه ، بسیج ، شورای نگهبان،
مجلس خبرگان و حتی مجلس شورا که با خون جوانان این مردم برای
رسیدن به آزادی طراحی و برقرار شدند.
آیا سپاه از اول اینقدر منفور بود؟ آیا بسیج واقعا" محبوب نبود؟ آیا
مجلس امید ملت نبود؟ آقای خامنه ای با آرزوهای ما چه کردید؟
آرزوی ما این نبود که اینها گارد شخصی و مجری دستورات شخصی
شما باشند.
حالا دوباره ما باید انقلاب کنیم تا به آرمانهایمان برسیم.
3- جلوگیری سیستماتیک از رشد آگاهی مردم و استفاده از جهل
مردمی که ناآگاه نگه داشته شده اند .
مردمی که می دانستند در جهل مانده اند ، کشته شدن را به آن تحقیر
ترجیح دادند تا آزاد به اطلاعات دسترسی داشته باشند و در تصمیمات
مهم کشور دخالت کنند.
آقای خامنه ای !
الان در مورد رابطه با آمریکا، مسئله ی هسته ای ، مسئله فلسطین،
اینترنت ، صدا و سیما و هزار و یک مورد دیگر آیا نظرمردم در این
کشور رعایت می شود؟ آیا شما اصلا" از نظر مردم مطلع هستید که
حکم آقای ضرغامی را تمدید می کنید؟ آیا اسم این کار به غیر از "
خودکامگی " و "استبداد" چیز دیگری است؟
حالا باز بعد از صد سال مبارزه و درست وقتی که فکر می کردیم
همه چیز تمام شده ،ما و برادران و خواهران ما باید کشته شوند تا استبداد
را از بین ببریم.
آیا این خیانت به آرمانهای یک ملت نیست؟
نوشته شد در ساعت 11:42 AM توسط علي